سومین سالگرد ازدباج مامان و بابام
سلام جمعه 23 مرداد سالگرد ازدباج مامانی و بابایی بود. مامانی باسم تعریف ترد که 3 سال پیش همچین روزی با بابایی رفتن یه جایی به اسم محضر و مال هم شدن. 3 سالی که خیلی قشنگ و زیبا بوده و ثمره اون یه دخمل نانازی هستش که من باشم!! 3 سالی که هر لحظه اش پر از عقش و خوش بختی بوده. (من یه شاهد کوچولو از زندگی عقشولانه مامانی و بابایی هستم ) من خیلی خوشالم که ما سه تا با هم اینقدر خوشبختیم اینم یه هدیه به مامان و بابا: 5 شنبه بابایی ما رو ناهار برد رستوران. من تا حالا رستوران نرفته بودم! آخه مامان و بابا اهل رستوران رفتن نیستن!! دوست داشتم همه جا رو نگاه کنم!!! دلم میخواست ب...
نویسنده :
مامان پاتمه
9:56