نیمه شعبان
نیمه شعبان سلام دوستای خوبم.
از همه کسایی که باسم نظر دادن ممنون. من تصمیم گرفتم از این به بعد جواب نظراتتون رو بنویسم پس اگه دوست داشتین بعدا بیاین و زیر نظرتون جوابم رو بخونین! 
دیروز نیمه شعبان بود. تولد آقا امام زمان. مامانی باسه من تعریف ترد که امام زمان غائب هستند و یه روزی میان. بختی امام زمان بیان همه بدی ها از بین میره. دیگه هیچ نی نی کوشمولویی تو دینا گرسنه نمیمونه. 
دیگه هیش تس با هیش تس جنگ نمیکنه و نی نی های بی گناه کشته نمیشن. باسه همین منم خیلی دلم میخواد آقامون بیان.
منم یه منتظر کوشمولو هستم.
بعضیا میگن واااا مگه نی نی ها هم این چیزا رو میدونن!!! 
معلومه که میدونیم و میفهمیم تازشم مامانی همیشه قصه هاشو باسم تعریف میکنه
عاشورا هم قصه امام حسین و علی اصغر رو باسم گفت و من گوش میدادم!
دیروز تولد مهسا جون هم بود. خیلی خوشال بود که امسال تولدش نیمه شعبان. تولد نگرفتن ولی ما رفتیم خونشون خودمون خودمون رو دعوت کردیم 
و مامانی و مامان جون و خاله لیلا یه هدیه ناقابل هم گرفتند.
اینم هدیه من باسه مهسا جون:
اینم چند تا عسک از روز نیمه شعبان خونه خاله جون.
به آب هویج خوردن آدم هم کار دارن!! به لباسام نگا نکنین!!
این پایینی کادوی مامانی ایناس
3 شنبه هفته گذشته مامانی خاله لیلا و خاله حمیده و مامان جون رو دعوت کرد ناهار اومدن خونه ما جاتون خالی خیلی خوش گذشت. جای داج علی هم خیلیییییییییییی خالی بود بهدش عصر که شد مامانی که حالا دو تا همدست پیدا ترده بود با خاله لیلا و مهسا شروع کردن از من عسک گرفتن و نمیدونین چه بلاهایی که به سر من نیاوردن!!! اینم عسکاش:
این دیگه آخرشه!!!!!! 
این عسک رو هم واسه خاله پارمیس که از مامانی خواسته بود:
........................................................
پی نوشت ۱:
۴ شنبه عروسی مادر شوهر من بود!!!یکی از صمیمی‌ترین دوستای دوره دانشگاه مامانی که به من میگه عروسم!!! (قابل توجه امیر علی
من خواستگار هنوز به دنیا نیومده هم دارم!!!)مام دعوت بودیم ولی به خاطر من مامانی اینا نرفتند چون دوستش شیرازه و همه میگفتن شیراز گرمه بچه گرمازده میشه
حالا من و مامانی به خاله فاطی و عمو عباس تبریک میگیم انشاالله که همیشه شاد و خوشبخت باشن
پی نوشت ۲:
بالاخره نتایج امتحانای مامانی رو زدن. همه رو پاس کرده. تازه یکی از درسای مهمش رو ۱۸ گرفته و کلی زوق زده شده!!!
