من و روزهایم
سلام دوست جونای خوبم. ممنون از همکاری برای فراخوان لینکوندنی! ولی حالا که انقدر زیاد لینک کردیم حتما بهمون سر بزنین تا کامنت ها هم سیاد باشه هاااااا. روز ها دارن تند و تند میگذرن. از شنبه تا چهارشنبه صبح ساعت 8 و ربع عمو اسلامی! (راننده سربیس) میاد دنبالم و منو میبره مهد و ساعت 12 و نیم هم میرسم خونه. کلی شعر حفظ کردم و بازی های جدید یاد گرفتم. یه کوچولو مامان رو از خماری در آوردم و در مورد مهد باهاش حرف زدم. البته مامان دیگه زیاد ازم نمیپرسه فقط هر روز میگه مهد خوش گذشت و منم میگم آره! ولی حالا میدونه صمیمی ترین دوست من توی مهد اسمش سایا...
نویسنده :
مامان پاتمه
8:30