کارگاه شیرینی پزی آویسا و مامان پاتمه
سلام دوستان
امیدوارم حالتون خوب باشه
یازدهم این ماه من 45 ماهه شدم و مامان نتونست بیاد وبلاگم رو آپ کنه. از ماه 13 تولدم بود که مامان شروع کرد به کیک پختن ماهانه واسه من. چون از اون موقع میتونستم کیک بخورم و عاشق کیک های خونگی مامان هستم. این ماه مامان دلش میخواست یه کار دیگه ای برام بکنه واسه همین تصمیم گرفت یه مدل بیسکوئیت ساده که من خیلی دوست دارم رو با کمک خودم درست کنه. اینجوری هم کلی تفریح میکردیم و هم من بیسکوئیتی که دوست دارم رو میخوردم.
دستور بیسکوئیت رو همراه با عکس براتون میذارم. دوست داشتین شما هم درست کنین. من که عاشقشونم.
250 گرم آرد و 100 گرم پودر قند و یه ذره نمک رو با هم خوب مخلوط میکنیم.
150 گرم کره که از قبل گذاشتیم کمی نرم بشن رو بهش اضافه میکنیم.
بعد خوب با دست ورز میدیم تا کره و آرد مخلوط بشن.
1/4 استکان آب سرد اضافه میکنیم و باز هم ورز میدیم.
میتونیم یواشکی یه کم مزه کنیم! ممممم چه شیرینه!
خمیر آماده است.
بعدش کف سینی رو با قلم مو چرب میکنیم (این قسمت رو خیلی دوست دارم)
و گلوله های کوچولوی انقدری بر میداریم
توی سینی میذاریم و با چنگال روش فشار میدیم تا نقش دار بشه.
این ثمره تلاش منه! البته چون از یکنواختی خوشم نمیاد آخرش دیگه هر شکلی دلم خواست درست کردم.اون کوچولوئه هم آوشه!! خودم گفتم!
بعدش مامان سینی رو میذاره توی فر 160 درجه به مدت 10 تا 15 دقیقه.
بعد از پخت و کمی سرد شدن یک طرف بیسکوییت رو توی شکلات ذوب شده میزنیم. (چون شکلات داغ بود مامان این کار رو کرد) و بعد روی اون رو با پودر پسته تزئین میکنیم.
میتونین کلی از پودر پسته رو هم یواشکی بخورین!!
بیسکوئیت آماده است بفرمایین
خیلی روز خوبی بود و من کلی لذت بردم به مامان های مهربون توصیه میکنم با بچه ها تجربه کنین.
راستی پیش بندی که بستم مامان دوزه ها!!! یک بار که گیر دادم پیش بند مثل مال تو میخوام برام اینو دوخت.
راستی در مورد مهد کودک قبلا صحبت کرده بودم. من رو توی یک مهد ثبت نام کردن و قراره 29 شهریور واسه جشن افتتاحیه مهد بریم.
بعضی از آشناها به این کار مامان و بابا انتقاد کردن و گفتن این باعث میشه من از مدرسه بدم بیاد چون الان برام خیلی زوده! از طرفی مامان میبینه که دیگه توی خونه خیلی کمتر میتونه واسه آموزش من وقت بذاره و من دارم به تلوزیون معتاد میشم. یه مقدار روابط اجتماعیم پایینه و وابسته هم هستم واسه همین علی رغم حرف اطرافیان من رو ثب نام کردند. خوشحال میشیم نظر شما رو هم در این مورد بدونیم اگه تجربه ای دارین حتما بهمون بگین