آویساآویسا، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره

آویسا کوچولو

روز معلم

1388/2/13 13:42
نویسنده : مامان پاتمه
171 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

دیروز وقتی بابایی اومد من و مامان لباس پوشیدیم و با بابایی رفتیم یه جایی که بهش میگفتن گلخونه!! مامانی میگفت روز معلمه و میخوایم واسه خاله یه گل بخریم!

ولی گل نخریدن که! شبیه درخت بود ولی کوشمولو فکر کنم نی نی درخت بود!!

بعدش من و مامانی رفتیم خونه خاله! مهسا جون همش با من بازی میکرد خیلی کِف داشت! به من میگفتن سرسری کن بعد وقتی من سرم رو تکون میدادم زوق میکردن!!!! این بازیو تازه یاد گرفتم! خیلی باحاله!

مهسا جون باسم یه عروسک گنده آورد از من بزرگ تر بود!!! خیلی نرم بود من دوست داشتم رو پاهاش لالا کنم!

 

شب شام پیتزا خوردن نامردا بازم به من ندادن!!! مهسا جون همش میگفت بذار مامانت بخوره بعدش به تو شیر پیتزا میده! همین که مامانم خورد منتظر شیر پیتزا بودم فکر تَردم حالا از می می مامانی پیتزا میاد بیرون ولی الکی گفته بود همون شیر بود! سرم رو گول مالیدند!!

شب اومدیم خونه و لالاکردیم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)