توی 21 ماهگیم
و حالا من یه دختر 21 ماهه هستم.
تو بیست و یک ماهگیم
هیچ جای خونه از دستم در امان نیست !
و هیچ موقع خونمون بیشتر از 5 دقیقه مرتب نیست!!
تو بیست و یک ماهگیم
یه صندلی کوچولو دارم که هر جا میرم با خودم میبرم و باهاش خیلی کارا می کنم!!
تو بیست و یک ماهگیم
دوست دارم هر کاری رو خودم امتحان کنم
تو بیست و یک ماهگیم
بیشتر از هر زمان دیگه ای شیرین و دوست داشتنی شدم
و توی بیست و یک ماهگیم
دائم در حال حرف زدنم!! (کی میگه خانوما زیاد حرف می زنن؟؟)
اصلا اهل تلوزیون نگاه کردن نیستم! ولی همین طور که سرم به کار خودمه هر چی که توی تلوزیون می شنوم تکرار می کنم! اینجوری اگه مامان و بابا دیالوگی رو نشنون من براشون می گم!!
بعضی از آگهی ها رو دوست دارم و با لحن خودش می گم مثلا: MSI
بعضی وقتا حرفایی میزنم که مامان معتقده زیاد تر از سنمه!
مثلا: چگد هبا خونکه!! (چقدر هوا خنکه)
مامانی لیمان بابا بر نداریا! بااشه؟؟ (لیوان بابا رو بر نداریا) خیلی حواسم به وسایل خودم و به وسایل مامان و باباس. هیچ کس حق نداره به وسایل دیگری دست بزنه وگرنه با اقدامات جدی من رو به رو میشه!
یه چیز دیگه که مامان یادش رفته تعریف کنه اینه که چند وقت پیش اومدم جلوی مامان و دستم رو گرفتم جلوش و گفتم بیزن گدش! (بزن قدش) و شاهد رویش یک جفت شاخ خوشگل روی سر مامانی بودم!! مامان بعد از پیگیری فهمید که حدود یک ماه قبلش مهسا یه بار بهم گفته بزن قدش!
راستی انگلیسیم هم کلی قوی تر شده!!
آی لابیو ددی (I love you daddy) و هلو میستر (Hello Mr.) رو هم یاد گرفتم.
پی نبشت: به خاطر تعریف هایی که از قالب کردین ممنون. مامانی کلی ذوق زده شد