مرواریدهای کوچولو

سلاااااااااااااام

بذارید ماجرای دیروز رو از ابل براتون تهریف تنم! دیروز من ساهت 8 از خواب بیدار شدم و تا ساهت 2 یه نفس شیطونی تردم!! ساهت 2 ته شد مامانی منو برد تو اتاخ خواب و به خیال خودش میخواست منو بخوابونه!!! منم ته خوابم نمیومد میدیدم مامانی داره زور میگه  یه گاز کوشولو به می می گرفتم!! ته یهو دیدم مامانی پرید بالا!!

اومدم بگم مامان ببشخید شوخی تردم ته دیدم دیگه دیر شده و مامان خانوم انگشتشون رو تردن تو دهن من و بعد با صدای بلند زوق فرمودند ته بهههههههههههههههله!!!!

من تهجب تردم پیش خودم گفتم نتنه گنجی چیزی تو دهن ما پیدا تردن!! چون تو دهنه منه ماله منه ها!!!!! دیدم مامانی با ذوق بابای بی نوا ته تازه خوابیده بود رو بیدار ترد و گفت حمیییییییییییید دندون در آورده!!!!!

بهله این بود ماجرای دندون در آورن من!!! بالاخره من بعد از 9 ماه و 3 هفته و ۲روز موضع بی دندونی رو ترک تردم!!!و دو تا دندون خوشتل رو لثه پایینم در آوردم

میدونین این دندون در آوردن من 2 تا مزیت داره ابل اینته خوب من یه جور وسیله دفاعی پیدا تردم ته دیده میتونم در برابر حرف زور مامانی از خودم دفاع تنم!! و دوم اینته من دیگه از دست بازرسی های هر روز مامانی راحت میشم!! آخه مامان هر روز صبح یه دور انگشتش رو میترد تو دهن من میگفت ببینم دندون نداری!!!!!!!!!!

دندونای کوشمولوی من به زور دیده میشن!!! باسه همین فهلا عسکی از اونا در دسترس نیست. بلی باسه این ته پست بدون عسک نباشه اینا رو میذاریم!!

اینجا دارم موهامو شونه میتنم!!

اینجام ادای موش در آوردم!! هر بخت مامانی میگه موشه کو؟ من اینجوری میتنم!!