آویسای 3 سال و هفت ماهه و داداشی هفت روزه!
سلام سلام هزار تا سلام به همه دوست های خوب و مهربون و دوست داشتنی خودم.
ببخشید که من انقدر دیر میام و دوستای خوبم رو منتظر گذاشتم! ولی خوب عذر مامان موجه بوده و این چند روزه زیاد نمیتونست پای کامی بشینه! ولی نظرات رو اومد خوند و چشماش از محبت شما اکشی شده بود.
از همه شما دوستای مهربون که اینجا جویای حالمون بودین و دوستای گلی که اس ام اس دادین و تماس تلفنی گرفتین واقعا ممنونیم. خیلی دوستتون داریم.
دیروز 11 تیر ماه تولد 3 سال و هفت ماهگی من و همین طور 7 روزگی داداش کوچولوم بود. من مامان رو میبخشم که نتونست برام کیک بپزه!
من خیلی از حضور داداشم توی خونه خوشحالم تو همین چند روزه کلی به مامان تو نگهداریش کمک دادم و مثل همیشه نشون دادم که دختر نمونه ای هستم.
داداشم وقتی اومد خونه برام یه ماشین کنتلُری! (کنترلی) هدیه آورد که من مدتی بود خیلی دلم میخواست داشته باشم و حسابی خوشحال شدم.
خوب میدونم همه منتظر شنیدن اسم داداشم هستین
پس واسه خوندن جریانات انتخاب اسمش یه سر به وبلاگ خود داداش کوچولو بزنین.