نی نی توی راهه!!
سلام سلام صد تا سلام.
در راستای پستی که حذف شد: مامان باز هم از وبلاگ من برای ارتباط با دوستاش استفاده کرد و یه پست گذاشت. شما هم که حسابی با تعریف هاتون بهش انرژی مثبت دادین و کلی خوشحالش کردین. این وسط چند تا از دوستای خوب درخواست رمز کرده بودن که متاسفانه مامان خیلی دیر نظرات رو دید و الانم دیگه چون معلوم نیست سری بعد کی بیاد سراغ وبلاگم پست قبلی حذف شد. از دستمون دلگیر نشین. دوستتون داریم به نظر من که همچین آش دهن سوزی هم نبود اون پسته!!
مامانم دیروز رفته پیش دکتر و برای 5 تیر ماه نوبت سزارین براش زدن. من زیاد از تاریخ و اینا سر در نمیارم همین قدر میدونم که دیگه چیز نمونده انتظارمون سر بیاد و داداش کوچولو بیاد پیشمون. انتظار هم سخته ها!! من هر از چند گاهی یه متر میاوردم و دور شکم مامان رو با متر اندازه میزدم و بعد میگفتم خوبه مامان دلت حسابی چاق شده چطوره بریم نی نی رو در بیاریم!!!
این روزها بیشتر کارهای مربوط به من و البته خیلی از وظایف مامان به بابایی محول شده و بابای مهربونم کلی زحمت میکشه. واسه همین میخوام بهش بگم:
بابایی جونم انقدرر دوستت دارم
نه!! ....
انقدر ....
حال و احوال مامان این روزها : **** **** **** **** ****
و احوالات بابایی این روزها : **** **** ****
و اما اینم دو تا از عکس از من و آرسام جون روز جمعه خونه مامان جون شیرین که من داشتم به مامانم اثبات میکردم بچه داری بلدم و کمکش میدم!
اینم یه شیرین زبونی که تا یادمون نرفته ثبتش میکنیم:
چند شب پیش به مامانم گفتم: مامان چطوره برم با بابایی بازی کنم؟
مامان : فکر خوبیه عزیزم برو
- باشه اما بهش نگو میخوام سورپرایزش کنم!!
مامان :
اینم عکس های حسن ختام این پست
مامان نوشت:
دوستای خوبم از همراهی همتون تو این مدتی که با هم دوست بودیم خیلی ممنونم. خودتون میدونین که تو دنیای مجازی هم آدم خیلی به دوستاش دل میبنده و دوری براش سخته. الان که این پست رو مینویسم.... دیگه معلوم نیست دفعه بعد کی بیام پیشتون.
نگرانم ولی امیدم به خداست.
این روزها زیاد دلم درد میگیره و خودم حس میکنم شاید تا 5 تیر هم طول نکشه! به هر حال از بابای آویسا خواهش میکنم به محض اینکه نی نی دنیا اومد بیاد و اینجا خبرش رو بنویسه. تو رو خدا برام دعا کنین و حلالم کنین. قول میدم به یاد همه دوستای گلم باشم و برای همه دعا میکنم.
به قول ندا! دوستتون دارم با همون قلب خوشگل
بعدا نوشت:
راستی یه چیزی یادم رفت بگم!! ما یه کامنت از مجله شهرزاد دریافت کردیم که گفته ما به عنوان یکی از 20 وبلاگ برتر توی جشنوارشون انتخاب شدیم و از ما دعوت کردن توی مراسم انتخاب 10 وبلاگ برتر تر!! شرکت کنیم!!
ما اصلا نمیدونیم جریان چیه!! توی سایت مجله هم چیزی ندیدیم و صد البته ما نمیتونیم توی مراسم شرکت کنیم!! چرا آیا؟
کسی اگه خبری داره به ما هم بگه! و اگه مراسم رفتین بیین خبرمون کنین که ما بالاخره چندم شدیم!
و آما یه چیز مهم که تاالان خیلی پرسیده شده و من همش از جواب طفره رفتم!! اسم گل پسریه! راستش اسمش از حدودای 4 ماهگی مشخص بود ولی بنا به دلایلی اعلام نشد و انشالله بعد از تولد پسری همراه با آدرس وبلاگش رو نمایی میشه