آویساآویسا، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره

آویسا کوچولو

دانشگاه

1388/3/1 14:51
نویسنده : مامان پاتمه
140 بازدید
اشتراک گذاری

سلام Hello

من دیروز با مامانی رفتم دانشگاه!!  مامانی میخواست بره از دوستش جُزبه بگیره!! هیش تَس نبود تا منو نگه داره مامانی هم منو با خودش برد!!!  اونجا یه عالمه پسر دختر بودن همشون تا منو میدیدن هی میگفتن ناسی ناسی چه نی نی خوشتلی!!!! Hippieهمشونم دلشون میخواست منو بغل کنن!!   مامانی منو داد بغل دوستش و رفت یه جایی جزبه ها رو کپی کنه! دوستش به بقیه میگفت این دخمل منه!!!! من میخواستم بگم نه!!!!!!!!!!! من دخمل مامان فاطی ام!!!!!  ولی آخه منکه زبون آدم بزرگا رو بلد نبودم!! اون آقاهه که داشت جزبه ها رو کپی میکرد منو خیلی دوس داشت به دوست مامانی میگفت بچه رو بیارین داخل اون بیرون گرمه!!!

خیلی از دختر و پسر ها هم به ماماتی میگفتن الهی بمیریم واست تو چه جوری درس میخونی!!! من دلم میخواست بگم مامانی که درس نمیخونه من نمیذارم بخونه!!! مامانی خودمه فقط باید با من بازی کنه!!!

نشد که اونجا عسک بگیریم!!  آخه بابایی عجله داشت و میخواست ما رو برسونه خونه و بره سر کار!! باسه همینم یه دونه عسک  خوشتل که تو خونه گرفتیم میذاریم اینجا!!

 

Balloons          Balloons

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)