من و تابستان 92
سلام سلام دوستای خوبم
وای که چقدر هوا گرمه، دیشب توی تلوزیون میگفت گرمای هوای استان اصفهان توی 12 سال اخیر بی سابقه بوده!!
این مامان من که بسیار سرمایی تشریف دارن هم دیگه امسال گرمشون شده!! ببینین چقدر هوا گرمه دیگه!!!
توی این هوای گرم چیزی که از همه بیشتر میچسبه آب بازیِ!! که من هر روز باید یه جوری آب بازی کنم یا توی حیاط خونه مامان جون و یا اینکه انقدر غر میزنم که میخوام برم حموم و توی حموم حسابی بازی میکنم!
اینم عکس های یه روز آب بازی توی استخر با آوش کوشولو.
این روزها دائم دارم غر میزنم که موهام توی گردنمه و اذیتم میکنه از یه طرف مامان دلش برام میسوزه و پیش خودش میگه خوبه ببرم موهاشو کوتاه کنم و از طرف دیگه با فکر کردن به عواقب این کار و عکس العمل اطرافیان و دوستان بی خیال میشه و همیشه موهامو جوری بالا میبنده که روی گردنم نباشه!
یکی از خاله های خوبم (خاله سارا جون ) گفته بودند چرا دیگه موهای آویسا رو مدلهای مختلف نمیبندین و اینم توجیه کارمون بود!!
در همین راستا جدیدا خودم یه مدل مو کشف کردم که اسمشم گذاشتم مدل دیانایی!!! برگرفته از موهای دیانا در کارتون آن شرلی و از مامان میخوام موهام رو اون مدلی ببنده
اینم من با موهای دیانایی در آتلیه مامان!
راااااااااااااااااااااستی یه خبر دیگه اینکه من میرم کلاس موسیقی
تابستون پارسال مامان و بابا میخواستن من رو ببرن کلاس موسیقی ولی آموزشگاه های موسیقی گفتند سن من کمه و ثبت نامم نکردن!
امسال توی مهدمون برای بچه های پیش دبستانی و اول ابتدایی کلاس موسیقی گذاشته بودند مامان از مدیرمون پرسید من میتونم شرکت کنم توی کلاس؟ و مدیرمون کلی از من تعریف کردند و گفتند طبق شناختی که از آویسا دارم مطمئن هستم که میتونه و خودم به مربیشون میگم که آویسا رو قبول کنند و خلاصه من دیگه میرم کلاس موسیقی
میدونم اسم این وسیله بلز هست و با تمرکز زیاد درست تلفظ میکنم
ولی وقتی سریع صحبت میکنم میگم میخوام بنز تمرین کنم!!!
اولین درس موسیقیمون هم اینه
از مَردبون میرم بالا
از مَردبون میام پایین!!
مامان کلید کرده روی کلماتی که درست تلفظ نمیکنم!!.
خواهر برادرانه!
و بدون شرح