عروسک کوچولو
سلام دوستای خوبم.
30 امرداد عروسی پسر عمه ام مهرداد و خاله زهرا جون بود.
اون روز من همراه مامان رفتم آرایشگاه و مامان از خانم آرایشگر خواست تا موهای من رو شینیون کنه!
برای اولین بار بود که شینیون میکردم و خیلی ذوق زده بودم
مامان هی نگاهم میکرد و میگفت مثل پرنسس ها شدی! و کسایی که توی آرایشگاه بودند هم کلی برام ذوق کردند. یکی از همون افراد بهم گفت یه کم رژ بزن و من گفتم نه لوازم آرایش برای بچه ها ضرر داره ولی اون خانومه گفت نه یه کم رژ ایراد نداره و خلاصه مامانم از موضع خودش پایین اومد و بهم گفت باشه یه کم رژ بزن
نتیجه این آرایشگاه شد یه عروسک خانم خوشگل و ناز
اینم دو تا عروس کوچولوی مجلس، من و شادی جون.
من یه نقاشی از عروس و دوماد با ماشینشون کشیدم و گفتم که میخوام هدیه بدم به عمو مهرداد و خاله زهرا.بعد با مامانی این پاکت رو درست کردیم
و این نقاشی رو روز پاتختی هدیه دادم به عروس و داماد.